لیستی از قطعات و اجزای ماشین به انگلیسی در این پست قرار داده شده است. در برخی موارد در انگلیسی آمریکایی و بریتانیایی از کلمات متفاوت برای قطعات ماشین استفاده می شود که در این خصوص کلمات بریتانیایی نیز عنوان شده اند.
ماشین، اتومبیل، خودرو
کیسه هوا
پلوس ماشین
صندلی عقب
صندلی جلو
چراغ دنده عقب
در انگلیسی بریتانیایی از کلمه reversing برای چراغ دنده عقب استفاده می شود.
ترمز
لنت ترمز ماشین
چراغ ترمز
در انگلیسی بریتانیایی برای چراغ ترمز از عبارت Stop light استفاده می شود.
سپر
کلاچ
صفحه داشبورد (محل نصب کیلومتر شمار، دکمه چراغ ها…)
در
Door handle
دسگیره در
صندلی راننده
ترمز دستی
در انگلیسی بریتانیایی از Handbrake برای ترمز دستی استفاده می شود.
(لوله) اگزوز
گلگیر
در انگلیسی بریتانیایی از کلمه Wing برای گلگیر ماشین استفاده می شود.
Front suspension
جلوبندی ماشین
Front tire
لاستیک جلو
در انگلیسی بریتانیایی از Front tyre یا Front wheel برای این معنی استفاده می شود.
عقربه نشانگر مقدار بنزین
مخزن بنزین
پدال گاز
در انگلیسی بریتانیایی از Accelerator استفاده می شود.
دتده
جعبه دنده
دسته دنده
در انگلیسی بریتانیایی از Gear lever استفاده می شود.
داشبرد
چراغ جلو
کاپوت
در انگلیسی بریتانیایی از Bonnet برای کاپوت استفاده می شود.
بوق
قالپاق
Left mirror
آینه سمت چپ
Right mirror
آینه سمت راست
در انگلیسی بریتانیایی به ترتیب از Left wing mirror و Right wing mirror به جای دو عبارت بالا استفاده می شود.
پلاک ماشین
در انگلیسی بریتانیایی برای پلاک ماشین از عبارت number plate استفاده می شود.
صندلی شاگرد، صندلی کنار راننده
شیشه عقب
در انگلیسی بریتانیایی از Rear window برای شیشه عقب ماشین استفاده می شود.
Rear-view window
آینه جلو
دنده عقب
صندلی
Seat belt
کمربند
Spark plug
شمع ماشین
Speedometer
کیلومتر شمار، کیلومتر سنج
Steering wheel
فرمان
Tire/Tyre
لاستیک
Trunk
صندوق عقب ماشین
در انگلیسی بریتانیایی از کلمه boot برای صندوق عقب استفاده می شود.
Turn signal
چراغ راهنما
در انگلیسی بریتانیایی از Indicator برای چراغ راهنما استفاده می شود.
Visor
آفتاب گیر
Windshield
شیشه جلو
Windshield در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود. در انگلیسی بریتانیایی از کلمه Windscreen برای شیشه جلو استفاده می شود.
Windshield wiper
برف پاک کن
در انگلیسی آمریکایی از Windscreen wiper استفاده می شود.
اصطلاحات و کلمات مربوط به ماشین و رانندگی
to get out of a car
پیاده شدن از ماشین
Frank got out of the car and locked the door
فرانک از ماشین پیاده شد و در را قفل کرد
U-turn
دور زدن
It is against the rules to do a u-turn on a motorway
دور زدن در اتوبان خلاف قوانین است
Puncture
پنچر شدن
One of the front tires of my car has punctured
یکی از تایر های جلویی ماشینم پنچر شده است
Gas station
پمپ بنزین
An automobile repair shop
تعمیرگاه ماشین
to have an accident
تصادف کردن
I almost had an accident yesterday
دیروز نزدیک بود تصادف کنم
Auto mechanic
تعمیر کار ماشین
to break down
خراب شدن
My car broke down and I had to have an auto mechanic fix it
ماشینم خراب شدو مجبور شدم به یک مکانیک بگم درستش کنه
A convertible car
ماشین بدون سقف (ماشینی که قابلیت بدون سقف بودن را نیز دارد)
Fare
کرایه
پست هایی که ممکن است دوست داشته باشید:
با سلام.
بسیار ممنون. واقعاً اصطلاحات مفیدی هستند.
موفق باشیذ
واقعا مرسی خیلی خوب بود.. کلمات انگلیسیه اجزای موتور هم بذارید لطفا
با سلام
پست بسيا مفيدي بود
فقط يك نكته براي پنچر شدن از Flat tire بيشتر استفاده ميشه و قابل فهم تره
مرسی از زحماتتون اصطلاحات مفیدی بود